آدرینا

آدرینا جان تا این لحظه 10 سال و 10 ماه و 9 روز سن دارد

گل خانمی

آدرینا اینجا بعد از اینکه خانه را بهم ریخت نشست و تور پایین لباسش کشید و خراب کرد و چه کیفی می کرد و مامانی هم که به گفته بابایی هیچ وقت نباید آدرینا را دعوا کرد هیچی نگفت و آدرینا هم حسابی کیف کرد


تاریخ : 17 تیر 1393 - 09:05 | توسط : مامان و بابای آدرینا جون | بازدید : 4633 | موضوع : وبلاگ | 4 نظر

آدرینا لبش گاز گرفته


تاریخ : 11 تیر 1393 - 09:52 | توسط : مامان و بابای آدرینا جون | بازدید : 4372 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

روز تولد وآزادی

امروز چون روز تولد آدرینا یه عالمه بازی کرد و خانه را هم به هم ریخت و مامانی هم هیچی به هش نگفت

 


اي مهربان‌ترين

آغاز بودنت مبارک

تمام زندگيم تولدت مبارک

تولد شروع شد بفر ما یید

 


 


دست سووووووت هوراااااااااااااااااااا                            

 

و حالا همگی با هم بخونیم

تولدت مبارک

تولــــــــــــــــــــــــــدت مبــــــــــــــــــــــــــــارک


 

حالاوقت رقصیدنه


ازخودتون پذیرایی کنید


 

حالایه آرزو کن

 

 

بیا دست دست


 
 
 
زودی کادوهای آدرینا روبدین




اینم از کادو اصلی



 

 

 

 

 

صـِدای ِ یک پـَرواز

فـُرود یک فرشتـه

آغـآز یک معـراج

و ...

شـُروع ِ یک زندگـی ...


تولـُدت مـُبارک


خب دیگه تولد تموم شد..حالا بریم یه دوربزنیم

 

 

 

 

 

 

مرسی بابت تبریکاتون وشرکت توتولد چون بدون شما خوش نمیگذشت




تاریخ : 05 تیر 1393 - 05:04 | توسط : مامان و بابای آدرینا جون | بازدید : 4515 | موضوع : وبلاگ | 6 نظر

مامان وبابا

من هر روز بیش از پیش به این راز پی می برم


كه تو خلق شده ای برای من


تا زیباترین زندگی را برایم بسازی



آدرینای عزیزم ، امروز از عمق وجود خودخدا راصدا کردم، نمیدانم چه میخواهی

ولی امروز…برای تو،

برای قلب زیبایت ،

برای آرزوهایت، به درگاهش دعا کردم

ومیدانم خدا ازآرزوهایت خبردارد، یقین دارم دعاهایم اثر دارد.

با تمام وجودم آرزومه که همیشه سلامت

باشی و خوشحال وخندون و خوشبخت

دخترم ، عزیزم ، وجودم ...

من و بابا همیشه خوشحالیم و هزاران بار خداي مهربان را شکر می کنیم كه تو را به ما هديه داد

خوشحالیم و به خود مي بالیم كه هميشه تو را در كنارمون داریم

بابا می گه : کره ی زمین یک دور کامل به دورآدرینای قشنگم که خورشید زندگی ماست چرخید.


تاریخ : 02 تیر 1393 - 01:44 | توسط : مامان و بابای آدرینا جون | بازدید : 3421 | موضوع : وبلاگ | 4 نظر