آدرینا در جنگل النگدره
آدرینا جونم این روزا یه کم بازیگوش شدی و ما باید بدو ئیم دونبالت دستمال از
جادستمالی در می یاری و و پاره می کنی و یه کمش می زاری دهنت یه
لحظه آروم و بی صدا میشینی زیر صندلی کامپیوتر و دکمه پاور رو می زنی و
ازخاموش روشن کردن کامپیوتر لذت می بری و ما به خاطر تو از لب تاب
استفاده می کنیم کلید بازی( کلید خونه و مخصوصا سویچ ماشین ) رو خیلی
دوست داری باید به سختی ازت بگیریم کنترل تلویزیون می بری طرف تلویزیون
و فشار می دی .دست رو زمین می زاری کلاغ پر می کنی. و بوس می دی از
یه اتاق به اتاق دیگه سرک می کشی.وقتی بابایی دراز می کشه می ری
پشتش می شینی . تایه آهنگ می شنوی دست می زنی می رقصی
گل خانمی
آدرینا اینجا بعد از اینکه خانه را بهم ریخت نشست و تور پایین لباسش کشید و خراب کرد و چه کیفی می کرد و مامانی هم که به گفته بابایی هیچ وقت نباید آدرینا را دعوا کرد هیچی نگفت و آدرینا هم حسابی کیف کرد
روز تولد وآزادی
امروز چون روز تولد آدرینا یه عالمه بازی کرد و خانه را هم به هم ریخت و مامانی هم هیچی به هش نگفت
اي مهربانترين
آغاز بودنت مبارک
تمام زندگيم تولدت مبارک
تولد شروع شد بفر ما یید
و حالا همگی با هم بخونیم
تولدت مبارک
تولــــــــــــــــــــــــــدت مبــــــــــــــــــــــــــــارک
حالاوقت رقصیدنه
ازخودتون پذیرایی کنید
حالایه آرزو کن
بیا دست دست
اینم از کادو اصلی
صـِدای ِ یک پـَرواز
فـُرود یک فرشتـه
آغـآز یک معـراج
و ...
شـُروع ِ یک زندگـی ...
تولـُدت مـُبارک
خب دیگه تولد تموم شد..حالا بریم یه دوربزنیم
مرسی بابت تبریکاتون وشرکت توتولد چون بدون شما خوش نمیگذشت