آدرینا

آدرینا جان تا این لحظه 10 سال و 10 ماه و 6 روز سن دارد

آدرینا در جنگل النگدره

آدرینا جونم این روزا یه کم بازیگوش شدی و ما باید بدو ئیم دونبالت دستمال از

جادستمالی در می یاری و و پاره می کنی و یه کمش می زاری دهنت یه

لحظه آروم و بی صدا میشینی زیر صندلی کامپیوتر و دکمه پاور رو می زنی و

ازخاموش روشن کردن کامپیوتر لذت می بری و ما به خاطر تو از لب تاب

استفاده می کنیم کلید بازی( کلید خونه و مخصوصا سویچ ماشین ) رو خیلی

دوست داری باید به سختی ازت بگیریم کنترل تلویزیون می بری طرف تلویزیون

و فشار می دی .دست رو زمین می زاری کلاغ پر می کنی. و بوس می دی از

یه اتاق به اتاق دیگه سرک می کشی.وقتی بابایی دراز می کشه می ری

پشتش می شینی . تایه آهنگ می شنوی دست می زنی می رقصی


تاریخ : 04 مرداد 1393 - 10:17 | توسط : مامان و بابای آدرینا جون | بازدید : 4689 | موضوع : وبلاگ | 2 نظر

  • الهی قربونت برم عزیزدلم ایشالله همیشه کنار هم شادوسلامت باشی عزیزدلم چه عکسای نازی دست عمو وخاله مهربونم دردنکنه دل ادم بادیدن این عکسای ناز باز میشه دلتون سبزوخرم باشه میبوسمت عسل داداش دوست دارم ابجی نازم
  • خاله مهربونم پیشاپیش عید فطرروبه شما وخانواده محترمتون تبریک میگم امیدوارم همیشه ایام زندگی همراه باشادی وسلامتی براتون باشه الهی امین
    دلها همه بهاران شد از شمیم باران
    مه، رخ نموده امشب در عید روزه داران
    هر کس که در دعایش یادی کند ز یاران
    شیرینتر از عسل باد کامش به روزگاران
    عــیـد صیــام آمــد و مـاه صیـام رفت
    لطف تمام آمد و فیض تمام رفت
    شد عید فطر و لطف خدا باز تازه شد
    گـرد غـم گنــاه ز جان عوام رفت
    کم کم غروب ماه خدا دیده میشود
    صد حیف از این بساط که برچیده میشود
    در این بهار رحمت و غفران و مغفرت
    خوشبخت آن کسی است که بخشیده می شود
    روی انتباع...

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام